آیا کنکور تنها راه رسیدن به آرمانهاست؟
بهنجارسازی همان اسلامی کردن و معتقد به بنیان های انقلاب و پذیرش رفتارهای سیاسی حاکمیت است. بهنجارسازی از طریق همان کمیسازی نمرهها، رتبهها، مطالعات و آموزش است. در بهنجارسازی دانشجو مطیع و غیرمعترض، غیرمنتقد، درسخوان و پایبند به اخلاقیات اسلامی است. میتوان از هزاران روایت، سخنرانی و سیاستگذاری نام برد که بر چنین بهنجارسازی اصرار دارند، نمونۀ آن بند ۷۲ سياست های كلّی برنامه ششم توسعه (۱۳۹۹- ۱۳۹۵) میباشد که در پی«تحول و ارتقاي علوم انسانی به ويژه تعميق شناخت معارف دينی و مبانی انقلاب» میباشد. دانشگاهها به طور عام و رشتههای علوم انسانی به طور خاص مهمترین فضا برای این بهنجارسازی است، از زمان دبیرستان و کنکور برای ورود به دانشگاه تا زمان فارغالتحصیلی چنین سیاستهای بهنجارسازی (با کمیسازی) از طریق علوم و فراگردهای آن اتخاذ میشود.
باید گفت همه ابزارهای قدرت از جمله مجلس، قانون اساسی، رسانههای ملی و… دانشجو و دانشگاه را به مثابه حقیقتی آرمانی برای جوانان برساخت میکنند و در دین و ارزشهای جامعۀ ما ایرانیها نیز که تحصیلات را با ارزش تلقی میکند عامل تقویت کننده چنین آرمانی (دانشگاه و دانشجو) برای جوانان است. امّا راه رسیدن به این حقیقت آرمانی، کنکور است و جز از طریق منابع و مطالب کنکور و تکنیک تست کنکوری نمیتوان به چنین آرمانی دست یافت، مطالب کنکور به مثابه حقیقت محض تجویز میشوند، حقیقت تنها در داخل کتب و منابع کنکوری برای متقاضیان برساخت میشود، آنان باید یاد بگیرند و به آن معتقد باشند. باید در خانهها و کتابخانهها شبانهروز نشست و این منابع را با تکنیک تستی مطالعه کرد، چنانچه در مصاحبه با رتبههای برتر میتوان دید که آنان غالباً بیش از ۱۲ ساعت در شبانهروز مطالعه کردهاند و تکنیکهای تستزنی را یاد گرفتهاند ولی به مهمانیها نرفتهاند، در شبکههای مجازی عضویت نداشتهاند و برخی از آنان گفتهاند حتی گوشی موبایل ندارند.
– رتبه یک کنکور ریاضی و فنی (۱۳۹۶) : کنکوریها وقتشان را در کلاسهای کنکور هدر ندهند/در هیچ شبکه اجتماعی عضو نبودم/ گوشی موبایل نداشتم ( مصاحبه با رتبههای برتر در شبکۀ العالم، ۱۵ مرداد ۱۳۹۶)
– رتبۀ یک کنکور علوم انسانی (۱۳۹۵): من حدااقل روزی ۱۴ ساعت برای درس خواندن وقت گذاشتم و از بسیاری از تفریحات و مهمانی های خودم گذشتم تا بتوانم رتبهی خوبی را در این ماراتن کسب کنم (مصاحبه با رتبههای برتر در شبکۀ العالم، ۱۵ مرداد ۱۳۹۶)
– رتبۀ ۳۷ کنکور علوم تجربی (۱۳۹۶) : برنامه ریزی من برای کنکور، از سال دوم دبیرستان جدی شد، و در سال سوم به اوج خود رسید و تا زمان کنکور ادامه یافت. در زمانی که مدرسه می رفتم، ۶ ساعت و نیم، و زمانی که مدرسه ام به پایان رسید، بین ۱۲ تا ۱۴ساعت در روز درس می خواندم (مصاحبه رتبههای برتر در خبرگزاری مهر، ۳۰ مرداد ۱۳۹۶)
گویی کنکور نوعی منحرف کردن از زندگی روزمره مردم است که ساعتهای طولانی مطالعه درون خانه یا کتابخانه در اوج دوران نشاط و هیجان جوانان است. امّا این قشر از جوانان از اشتغال، اعتراض، توقعات، روابط با جنس مخالف و حتی از فرسودگی خیابانها بر حذر می شوند. در واقع در کنکور اعمال سیاست امر به معروف و نهی از منکر به شدیدترین شکل بروز داده می شود و مهمتراز همه از جوانان با نشاط و اعتراضی و پرهیجان، جوانانی افسرده و مطیع می سازد.
امّا در سالهای ۱۳۸۸ تا به امروز با فلهای شدن پذیرش، دانشگاههای پولی درهای ورودی خود را باز کردهاند که نوعی رهایی از سیاستهای کنکور است ولی با ورود آنان به دانشگاه جریمههای ۲۰ میلیونی تا ۱۰۰ میلیونی خواهند شد، این جریمهها چیزی جز شهریه دانشگاه، خوابگاه و سطح اعتبار دانشگاه نیست. لذا در هر صورت با ورود به دانشگاهها آنان نیز از طریق سیاستهای اقتصادی و محتوایی سعی در بهنجارسازی آنان تداوم مییابد، باید در زمان خاصی واحدها را بگذرانند و نیز رد و مشروط نشوند زیرا از آنان غرایم و جرایم گرفته خواهند شد (آیین نامۀ آموزشی، وزارت علوم تحقیقات و فناوری، ۱۳۹۳: ماده ۱۲- ۱۵)، لذا مجدد آنان را درگیر کتابخانهها و فضای خانه میکنند و از مشارکت در جامعه مدنی برحذر میشوند، دانشجویان دورۀ کارشناسی در فضای خانهها و کتابخانهها با دروس عمومی همچون اندیشههای اسلامی، انقلاب اسلامی، اخلاق اسلامی و … به مثابه تنها حقیقت موجود به آنان تجویز میشود و در دروس تخصصی رشتههای علوم انسانی این تجویز چشمگیرتر است و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز باید در همین خانهها و کتابخانهها اقامت کنند تا مقاله بنویسند، گفتمان حاکمیت را تولید و بازتولید کنند.
به طور کلی دانشجویان باید در سراسر عمر دانشجویی خود بین خانهها و کتابخانهها ساکن شوند، با گفتمان حاکمیت آشنا شوند و پذیرای آن باشند زیرا که توسط امتحانات کنترل و نظارت میشوند. در چنین وضعیتی علوم در برابر واقعیتها چشم بسته بوده و قادر به کنترل بحرانها نیست.
نویسنده: سردار فتوحی
واقعا این معضل کنکور در ایران تمام شدنی نیست … جوانان بهترین سال های زندگیشونو صرف دوران پشت کنکوری میکنن و عواقبی که بعد این دوران بدنبال داره براشون ، واقعا غیر قابل برگشت هست، فشار های روحی و روانی ، به انزوا کشیده شدن در دوران بعده آزمون و سال های دانشجویی و … سرخوردگی های اجتماعی ، ناکارآمدی و تنش های درون خانواده زاییده کنکور است.
در حالی که خیلی از خانواده ها و جوانان فراموش میکنن که کنکور فقط یک پله از زندگی است …