امیدی نیست، باید خودمان به داد خودمان برسیم  

پیمان عزتی

این روزها شاهد هستیم که با وجودیکه تحریم ها شروع نشده اما بحران های آن به استقبال ایرانیان آمده است. قیمت های نجومی و نایاب شدن کالاها اولین نشانه های این بلبوشوی بازار است. اما علاوه بر خیلی از مسایل کلان مدیریتی و نظارتی و داستان های سیاسی آن تا چه حد این موارد به خود مردم باز می گردد. آمار شکایات مطرح شده در خصوص کم فروشی و احتکار در یک ماه گذشته نشان می دهد که این دو موضوع سخت دامان مصرف کنندگان را گرفته و هزینه های خانوار را به شدت افزایش داده است. جالب اینجاست که خیلی از شرکت های تولیدی با وجود افزایش قیمت همان کالا از کمیت و کیفیت آن کاسته است.

 

مثال های زیادی در موضوع شکایات به چشم می خورد که برای روشن گری و تنویر اذهان لازم است بیان گردد. این در حالی است که قیمت محصول نیز رسماً افزایش پیدا کرده است و این تخلفات هم انجام می شود. بطور مثال بیسکویت معروفی که دیر هضم نیز می باشد با وجود افزایش قیمت یک عدد از آن را کم کرده است. برخی شرکت های فروش خرما حدود ۴۰ گرم یا به عبارتی سه خرما را از بسته بندی های خود خارج کرده است. بسته بندی های برنج حدود ۱۰۰ گرم از کیسه های ۱۰ کیلوگرمی کم کرده است. پاکت های حاوی چیپس قاچ های کمتری در آن دارد. تولید کننده بستنی قالب را نصفه پر می کند. اپراتورهای موبایل از بسته هایشان رسماً حدود ۲۰۰ مگابایت کم می کنند. فروشندگان مرغ به مرغ آب می بندند. تولید کنندگان گوشت قرمز الاغ ذبح می کنند. میوه فروشان میدان بار خود دلال می شوند.

 

این موارد اگرچه ممکن است آنچنان فشاری بر مصرف کننده وارد نکند اما در کلان قضیه ۲۰۰ مگا بایت اینترنت برای اپراتور در سطح وسیع بسیاری از عقب ماندگی های مالی اش را جبران می کند و یا در بسته بندی های برنج در سطح وسیع صرفه جویی بسیاری انجام می گیرد. یا در موضوع خرما، ایران به عنوان دومین تولید کننده خرما در جهان که هر سال چندین تن خرمای اضافه بر سازمان معدوم می کند و تمام و کمال در تولید داخل می شود چرا با مواجه سایه تحریم باید آنچنان گران شود ! یا آن شرکت بزرگ تولید کننده منسوجات بهداشتی چرا باید آنقدر مواد اولیه بخرد که خرده پاهای آن صنعت را زمین گیر کرده و خودش به تنهایی با ایجاد تشنگی در بازار مصرف کننده را وادار به پذیرش قیمت خودش نماید. این ها سوالاتی است که جوابش علاوه بر موضوع نظارت و بررسی های لازم دولتی در رفتارهای اجتماعی مردم نیز نهفته است.

 

مارا چه شده است که در هر صنف و شغلی داریم به سمت کم فروشی می رویم. چاره درک متقابل هم وطن و هم نوعمان چیست. به عنوان مثال چرا در این شرایط و بحران اجاره یک خانه ۱۰ سال ساخت هم شدیدا زیاد می شود این را چه به تحریم که حتی هزینه های خودش و وام اش را نیز ممکن است با اجاره پرداخته باشد. اینگونه است که در این شرایط ثروتمندان پولداتر می شوند و نیازمندان فقیرتر و این شکاف دوره به دوره بیشتر می شود.

 

تحریم ها نیامده ما خودمان به جان خودمان افتادیم و خودمان را خسته کردیم. عین کشتی گیری که قبل از مسابقه با حریف اصلی اش در مبارزه با حریف تمرینی بدن خودش خالی شود. عین مانوری نظامی که افراد در آن اسیر شوند. آیا این است رفتن به جنگ اقتصادی دشمن؟ اتفاقا اکنون است که باید همدیگر را یاری کنیم تا بلکه حداقل خودمان به داد خودمان برسیم. در هر صنفی که هستیم کم نفروشیم، احتکار نکنیم.

وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ

مطالب مرتبط

یک دیدگاه

  1. پوزش میخواهم ولی خیلی متن ساده ای بود. مثلا نوشته اید کرایه خانه چه ربطی به تحریم ها دارد، گویی شما انتضار دارید وقتی اجناس گران می شوند(جنس خارجی که دست هیچ کسی نیست و گران می شود) همه چیز ثابت بماند. با علم اقتصاد اشنایی داشتید مطلع می شدید وقتی یک کالا گران می شود حداقل بر ۳۰ درصد کلیه کالاهای دیگر تاثیر دارد. فرض کنیم بنزین گران می شود به دنبال آن فشار به تاکسی دارها می اید و مجبورند کرایه را بالا ببرند. خوب هزینه بار هم باید افزایش پیدا کند. خوب وقتی کارمندی هر روز دو سه بار با تاکسی رفت و امد میکند یا مغازه داری که هر روز با تاکسی دهها بار رفت و امد میکند ناچار است گرانتر بفروشد. همه چیز به هم وابسته است. الان ارزانترین همان کرایه خانه است. اتفاقا باید از مسکن داران دفاع کرد که توی این وضعیت بیشتر از همه متضرر شدند. من یکی رو میشناسم خونه اش را فروخت و وارد بازار دلار شد. در عرض ۸ ماه الان دو خانه دارد. و کسانی را میشناسم که حتی یک خانه داشتند الان همون قیمته و ارزش پولش خیلی کم شده… پیشنهاد میکنم در مباحث اقتصادی بیشتر دقیق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا