انتخاب استاندار یا تحمیل به وی

در روزهای اخیر استاندار کردستان در بازدید از مجموعه مخابرات استان سخنانی بر زبان آورد که برای کسانی که پیگیر اوضاع استان هستند بسیار حایز اهمیت بود. بهمن مرادنیا در این بازدید گفته بود: بخش بزرگی از عقب ماندگی های استان حاصل عملکرد مدیران است. در اینجا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
بهمن مرادنیا در روز اولی که به کردستان بازگشت یکی از مطالبات مردم را تغییر تیم وقت در مدیریت استان دانست و بنابر این از همان روز اول همگان منتظر تغییرات گسترده در تیم مدیریت استان بودند. اینکه استاندار بعد از ۸ ماه بگوید ” بخش بزرگی از عقب ماندگی های استان حاصل عملکرد مدیران است” این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا مگر همین مدیران به پیشنهاد استاندار منصوب نمی شوند و آنهایی که مانده اند تا کنون با رضایت استاندار نمانده اند که ایشان تلویحا از عملکرد آنان ناراضی بوده و خود اقرار به عقب ماندگی استان می کند؟ گویا این رسم در دولت دوازدهم از صدر تا ذیل وجود دارد و همانگونه که رییس جمهور از نا امیدی وزرا سخن می گوید استاندار نیز از عملکرد نامناسب مجموعه تحت مدیریت خود می گوید.
سخنان استاندار می تواند جنبه دیگری داشته باشد، شاید این سخنان بدین معنی باشد که ایشان قدرت و اختیارات کافی و وافی را در نصب مدیران همسو ندارد و واقعا دست هایی در کار است که ایشان نتواند آنگونه که می خواهد به چینش مدیران دست بزند. همگان می دانیم که جایگزینی یک مدیر پروسه ای را می طلبد که فاکتورهای زیادی در آن دخیل اند اما قاعدتا باید نظر مدیر ارشد استان در اولویت باشد اما آنگونه که پیداست دست گروههای فشاری که ممکن است منافع آنان با ورود و یا خروج یک مدیر به خطر بیفتد بالادست مدیر ارشد استان است. نجابت خاص استاندار زبانزد خاص و عام است اما در برخی مواقع لازم است قاطعیت لازم را به خرج دهد تا فردا روزی که مأموریت وی در استان تمام شد بتواند از گفته های خود مبنی بر اینکه “توسعه همه جانبه استان را از من بخواهید” دفاع کرده و استان رابه حداقل های توسعه رسانده باشد.
هفته قبل نیز استاندار کردستان نسبت به سهم آب کردستان اعتراض کرد و در سخنانی تخصیص آب توسط وزارت نیرو برای مصارف کشاورزی و صنعتی به کردستان باتوجه به منابع غنی آبی و در مقایسه با سایر استانها را منصافانه ندانست. بی عدالتی هایی که در زمینه های مختلف بر مردم کردستان می رود امری قدیمی است، منابع خاک و آب غنی در صدر فهرست قرار دارند اما آنچه مردم را بیشتر آزار می دهد انفعالی است که نسبت به این وضعیت حاکم است. هیچکس عملا در این راستا اقدامی نمی کند و همگان از جمله استاندار و نمایندگان تنها به این اعتراضات آنهم در جلسات بسنده می کنند. تنش هایی که این روزها در بین دو استان یزد و اصفهان می بینیم برای کردستان خصوصا شهرستان سقز و آذربایجان های غربی و شرقی دور از انتظار نیست، البته نتایج از همین الان معلوم است، سهم آذربایجان توسعه و آبادانی بیشتر و سهم سقز کمافی السابق محروم ماندن از حق خود.
شفاف سخن گفتن مسئولین از آرزوهای دیرینه این مردم است، کافی است مدیران ضمن دفاع از عملکرد خود و مجموعه تحت مدیریتشان، هرجا که برای آنان موانعی ایجاد شد به صورت شفاف با مردم در میان و قضاوت را بر عهده آنان بگذارند و اگر به این نتیجه رسیدند که بنا به شرایط و موانعی که بر سر راهشان وجود دارد نمی توانند به عهد خود وفا کنند و به خواسته های مردم جامعه عمل بپوشانند از مسئولیتی که دارند کناره گیری کنند و اینگونه صداقت خود را ابتدا با خود و سپس با مردم در عمل نشان دهند.