کارنامهی دولت در کردستان؛ از شعار توسعه تا نمایش صدقه

فرهاد امین پور| فعال اجتماعی و روزنامه نگار
هفتهی گذشته استاندار کردستان در سفری خانوادگی و ظاهراً برنامهریزی نشده به سقز، کودکان بی سرپرست مؤسسهی خیریهی حاج افتخار امینی را مورد لطف قرار داد و در مرکز شهر با حضور نسبتاً گستردهی خبرنگاران برای آنها اسباببازی و لباس خرید! اخبار و عکسهای کودکان خوشحال به همراه استاندار و خانوادهی ایشان به سرعت در همهی کانالها و خبرگزاریهای سطح شهر و برخی خبرگزاریهای سطح استان به عنوان یک اقدام پسندیده و خیرخواهانه منتشر شد. اقدامی بیسابقه یا حداقل کمسابقه که بهطور مختصر میتوان آن را از دو منظر مورد نقد و بررسی قرار داد: اول از منظر فرهنگی و دوم از منظر سیاسی و اقتصادی.
از منظر فرهنگی میتوان این پرسش را مطرح کرد که چرا استاندار باید یک عمل شخصی و خیرخواهانه را که معمولاً ارزش و اعتبار آن در فرهنگ اسلامی در گرو پنهان ماندن آن است به یک پروژهی تبلیغاتی گسترده تبدیل نماید؛ برنامهای که ظاهراً در اجرای آن به غرور، عزت و شخصیت کودکان بیسرپرست که ضرورتاً میبایست با حساسیت خاصی با آنها برخورد شود توجهی نشده و شادی و معصومیتشان به زینتی برای عکسها و خبرهای برخی اهالی بیدقت و مصلحتاندیش رسانه و کارنامهی ناموفق برخی مدیران تبدیل شده است.
اما پرسش از ماهیت فرهنگی این اتفاق بهتنهایی، علاوه بر اینکه میتواند گمراه کننده باشد بلکه بحث محوری نهفته در بطن آن را نیز تحت تأثیر قرار دهد؛ بحث از سقوط کاملِ شعارها و برنامههای سیاسی و اقتصادیِ دولت در کردستان که اکنون به صورت ناخودآگاه به اشکال نمادینی از صدقه فروکاسته شده و در قامت یک نمایش تبلیغاتی و بهظاهر خیرخواهانه رونمایی شده است. اتفاقاً شهر سقز به عنوان مکان این اتفاق، بهترین جای ممکن برای نشان دادنِ همزمان برنامهی تبلیغاتی صدقه و شکست کامل برنامههای دولت است. سقز شهری به مراتب محروم است که در سالهای گذشته بارِ سنگین شعارهای توسعهای و صرفاً تبلیغاتی دولت را به دوش کشیده و همچنان از وعدههای توخالی و بازدیدهای گسترده و اساساً فتوگرافیک مسئولین حکومتی و دولتی برای پایان بخشیدن به پروژههایش رنج میبرد. پروژههایی چون فرودگاه سقز، بیمارستان ۱۶۰ تختخوابی، کنارگذر، بزرگراه و غیره که گذشت زمان، برخی از آنها را به سازههایی بیمار، غیرقابل استفاده و مضحک برای مردم این شهر تبدیل نموده که البته به این موارد باید مرزهای مبادلاتی بسته شده در سال گذشته را نیز افزود که بحران اقتصادی مردم سقز و استان را وارد مراحل ویژه و خطرناکی کرد.
در عرصهی سیاسی نیز اگرچه بهطور کلی و در ابعاد سراسری، عملکرد غلط و ضعیف دولت روحانی، مفاهیمی مانند اصلاحطلبی و دمکراسیخواهی را عملاً بیمحتوا و به یک دشنام تبدیل کرد با این وجود بازهم کُردها یکی از ناکامترین اقوام کشور در ارتباط با این برنامهها بودند که با بیشترین رأی داده شده به روحانی، حتی به حداقل خواستههای سیاسی خود دست نیافتند و همچنان از حضور مدیران غیربومی، نالایق و فاسد رنج میبرند.
با چنین شکستی و با چنین کارنامهی سیاهی، دولت راهی جز تغییر مسیر موجود در کردستان ندارد؛ فروکاستن همهی برنامهها و شعارها به اشکال نمادینی از صدقه و امداد و خیرخواهی که طلوع آن را در رفتار عالیترین مقام دولت در این استان شاهد بودیم. عمل خیرخواهانهی استاندار کردستان یک اعتراف ناخواسته به شکست برنامههای سیاسی و اقتصادی دولت در کردستان است و مطمئناً از این پس شکلهای دیگری از اینگونه رفتارها را نیز خواهیم دید.
@vakawii