کارگران مشغول کارند! مسئولان مشغول چه هستند؟
بارش برف اخیر موجی از شادی در دل شهروندان بیمناک از خشکسالی و کم آبی براه انداخت. برف و سرما و یخبندان چیز تازهای نیست و سقزیها با برف و سرمای شدید بیگانه نیستند و برفهایی از این سنگینتر و یخبندانهایی سختتر را در خاطر دارند و زمستانهایی بسیار سختتر را هم پشت سر نهادهاند و هر بار به چشم خود دیدهاند که رو سیاهی به ذغال مانده است.
با این وجود ظهور قشری از مسئولان اتو کشیده و شیک پوش که به مدد سیستم آموزشی فشل مدارکی دانشگاهی نیز برای خود فراهم ساختهاند و چمدانهایی از نقل قولهای عاریتی و اصطلاحات دهن پرکن از بر کرده به میدان آمده و هر روز معجزی از ناتوانی و ناکارآمدی را به نمایش میگذارند و مردم را به شگفتی فرو میبرند.
نمایش بیبرنامهگی و غافلگیری شهرداری سقز در چند روز اخیر بارها و بارها مورد انتقاد شدید رسانههای اجتماعی در فضای مجازی قرار گرفته است و جایی برای اضافه کردن موضوعی جدید باقی نمیگذارد از اینرو نگارنده تکلیفی بر خود برای تکرار مکررات متصور نیست. اما موضوعی که سبب نگارش این متن غیر تحلیلی شده است پرداختن به اظهارات اخیر شهردار محترم سقز بود که با عذر خواهی از مردم برای عدم خدمات رسانی و اقدامات بموقع سعی نمودند بار این قصور را به گردن مسئولان گذشته و کمبودها و بدهکاریهای نجومی شهرداری بیندازند و با بیان اینکه در طی این چند روز ۶۰۰ تن ماسه و نمک بر سطح خیابانهای شهر سقز پاشیده شده است به نحوی خواستند توجیه کنند که هرچه در توان داشتهاند انجام دادهاند.
پدیدهی عذر خواهی از مردم بابت قصور در انجام وظیفه در سطح جهان امری رایج است و اما در ایران و مخصوصا شهر ما مسبوق به سابقه نیست و نگارنده به رجوع به سابقهی ذهنی خود مورد و یا مواردی از عذرخواهی واقعی مسئولان بابت قصور و بیکفایتی را سراغ ندارد، اما گویی فشار اذهان عمومی و محرز بودن نواقص عملکرد شهرداری در بارش اخیر راهی برای شهردار باقی نگذاشته است جز پناه بردن به استفاده از احساسات عمومی و پوزش خواهی از مردم تا اینگونه از خود چهرهای مردمی از خود به نمایش بگذارد و به نحوی همدلی بخشی از مردم گرفتار در برف و سرما را بدست آورد.
پیشتر نیز بخشی از مردم شهر سقز به سبب ورود میکروب و ویروس در آب آشامیدنی راهی بیمارستان شدند. هر چند در ابتدا آلودگی آب آشامیدنی از سوی فرماندار تکذیب گردید اما باز هم محرز بودن علت مسمومیت مردم راهی برای فرماندار جز قبول واقعیت باقی نگذاشت بنابراین فرماندار سقز نیز همچون همیشه با سلب مسئولیت از خود و عذرخواهی لفظی از مردم، قول دادند عامل یا عاملان اهمالکاران شناسایی و عقوبت برسند.
اما سخن آخر؛ عالیجنابان فرماندار و شهردار و اعضای محترم شورای شهر روی سخن اینبار با شماست. کیست که نداند حجم مشکلات در حوزهی مدیریت شهری چه میزان است و هر مسئولی در چند سالهی اخیر به فراخور استعداد خود تا جایی که زمان اجازه داده است کوه بر کوه نواقص و بیبرنامهگی و خدمت نارسانی به مردم بیفزاید؟ مگر شما از نواقص و معضلات اطلاع نداشتید که سینه سپر کردید و با چشمانی اشکبار و صدایی لرزان از اوج احساسات وطندوستانه فریاد برکشیدید که شهر من تنهاست و لایق بیشتر از اینهاست؟ از بدهیها خبر نداشتید؟ از نبود ماشینآلات خبر نداشتید؟ از کمبود بودجه خبر نداشتید؟ از هزار گره و موضوع لاینحل خبر نداشتید؟
مردم میدانند خبر داشتید و مردم این را هم میدانند که شما خبر داشتید که ناتوان از انجام کاری در جهت عمران و آبادی شهر و کاستن باری از دوش مردم هستید! شما هم شاید میدانستید که سنگ مفت و گنجشک مفت است و شما هم چون اسلاف مدتی بر خوان گسترده خواهید بود و مدتی بعد نیز آن را به اخلاف خود تحویل میدهید. آب هم از آب تکان نمیخورد و نه خانی آمده و نه خانی رفته!
فرماندار، شهردار، و اعضای محترم شورا، معذرتخواهی شما بوی ادامهی مردم آزاری میدهد. بوی لفاظی و ژستهای روشنفکری! بوی بازی با احساسات مردم و سادهلوح شمردن آنها. اگر واقعا خود را در موضعی میبینید که در مجموعهی تحت مدیریت شما خلافی صورت گرفته، اهمال کاری و کار شکنی و کم کاریی انجام شده و شما از این امر احساس شرم میکنید، تنها یک راه برای عذر خواهی از مردم وجود دارد. راهی که نشان دهد شما قلبا و وجدانا از ناتوانی خود آگاه هستید و از قصور خود پشیمان و نادم. راهی که نشان دهد به مردم بیش از میز کارتان علاقهمند هستید. استعفا دهید!
راه را باز کنید! بگذارید کارگران مشغول کار باشند.