غوغای بیتدبیری در آموزش و پرورش

پیش از این واکاوی در دو گزارش که اولی در ۱۰ مهر و دومی در ۱۹ مهر منتشر شد از وضعیت کمبود نیرو در برخی مدارس سطح شهر و روستاهای سقز خبر داد و هر بار هم رئیس آموزش و پرورش سقز عنوان میکرد که مشکل به زودی حل میشود. حالا این ۱۰ روز و ۲۰ روز به ۵۱ روز رسیده ولی کماکان هستند مدارسی در سطح شهر و برخی روستاهای شهرستان که یا معلم ندارند و یا معلمی که برای آنها تعیین شده بعد از چند روز درخواست جابجایی داده است.
نمیدانیم ۵۰ روز بی معلمی را چه بنامیم غیر از بیتدبیری، اما جا دارد از مسئولان مربوطه بپرسیم که مگر در این شهر زندگی نمیکنید و مشکلات را نمیبینید؟ مگر شما در برابر این موضوعات مسئول نیستید؟ چرا به وقت نشستها و همایشها جوری سخن میگویید که گویی شقالقمر کردهاید و شغل خود را در ردیف انبیا قرار میدهید اما در بزنگاه کار و عمل دستتان بسته است!
آیا میدانید دارید چه بر سر آینده هزاران دانشآموز میآورید؟ برنامهریزی بلند مدت پیشکش، میتوانید بگویید سه ماه تابستان را چه کردید که نتوانستید این وضعیت را مدیریت و برای آن برنامهریزی کنید؟ وضعیت آنقدر وخیم است که کار از استفاده از نیروهای تازهکار (قبولیهای امسال)، بازنشسته، خرید خدماتی و… گذشته و تعدادی از پُستهای اداری و مدیریتی هم به دلیل استفاده از این نیروها در کلاسهای درس به این بهانه که اولویت با آموزش است، خالی است ولی باز هم کمبود نیرو وجود دارد. در نظر بگیرید که برای سال آخر دبیرستان رشته ریاضی فیزیک و برای درسی تخصصی مانند فیزیک یک معلم تازهکار و بدون هیچگونه سابقهای گذاشتهاید و دانشآموزی که بایستی خود را برای کنکور آماده کند باید نزد معلمی تازهکار و بدون تجربه تلمذ کند و آخر سال نیز انتظار نتایج محیرالعقول از دانشآموز دارید! آیا این برنامهریزی است یا اوج ندانمکاری و بیتدبیری؟
وضعیتی که در حال حاضر بر این نهاد مهم حاکم است جای هیچ توجیهی ندارد. بر اساس تماسهایی که در روزهای اخیر با واکاوی گرفته شده است روستاهایی ازجمله “خورمتا” و “مام سێفەدین” تا دو روز قبل هم معلم نداشتند و در سطح شهر نیز برخی گروههای درسی ازجمله معارف، علوم اجتماعی، زبان انگلیسی و ادبیات همچنان با کمبود نیرو مواجهاند و این را هم رئیس آموزش و پرورش سقز در گفتگو با واکاوی تأیید کرده است.
این را همگی میدانند که نبود معلم خصوصا در کلاسها و دروس پایه و بویژه در مقطع اول ابتدایی چه آسیب جبرانناپذیری به آموزش میزند و اگرچه سیستم آموزش و پرورش به شدت متمرکز است و برخی امور در دست مدیران شهرستان و حتی استان هم نیست، اما ۵۰ روز بی معلمی دیگر هیچ توجیهی برنمیتابد و بدتر آنکه مسئولیت این موضوع را هم کسی بر عهده نمیگیرد.
البته توضیحات رئیس آموزش و پرورش سقز در مورد این مسایل به واکاوی نیز جالب توجه است. اینکه؛ کار ساماندهی نیروها در حال اتمام است و دو روستای مذکور نیز ظرف امروز و فردا تعیین تکلیف میشوند و در سطح شهر نیز کمتر از پنجاه ساعت کلاس خالی وجود دارد که آنها هم به زودی از طریق نیروهای خرید خدماتی ساماندهی میشوند.
گلباغی در توضیح دلایل کمبود و راهکارهای مطروحه عنوان کرد: شکی نیست که در سالهای اخیر موج بازنشستگی زیاد بود و بر همین اساس ما درخواست نیرو دادیم و در پاسخ به این درخواستها ۹۶ نفر سهمیه استخدامی که شامل ۸۱ نفر ماده ۲۸ و ۱۵ نفر سهمیه عشایر بود اختصاص پیدا کرد و این یک پنجم کلیه استخدامیهای استان بود. از طرفی بکارگیری نیروها نیز همگی باید در چارچوب قوانین موجود صورت بگیرد و همانگونه که ما قانون بازنشستگی پیش از موعد را داشتیم قانون میگوید میتوان از ظرفیت بازنشستگان استفاده کرد و ما با استمرار خدمت و بازگرداندن برخی بازنشستگان که همگی در چارچوب قانون بوده تعدادی از کلاسها را پُر کردهایم.
مدیر آموزش و پرورش سقز همچنین در مورد عدم تحویل کتاب به تعدادی از دانشآموزان گفت: این مسأله مربوط به زمان سفارش است، تعدادی از دانشآموزان خصوصا در رشتههای کاردانش و فنی و حرفهای که قبولی شهریورماه بودند دیرتر سفارش خود را ثبت کردند و تعدادی نیز تغییر رشته دادهاند و بر همین اساس دیرتر کتاب به دستشان رسیده و به محض اتمام فرآیند ثبت کتاب، کتاب به دستشان میرسد.
علیرغم این توضیحات و همانگونه که عنوان شد کمبود معلم پس از قریب به دو ماه هیچ توجیهی ندارد. دانشآموزانی که از همین ابتدا روند آموزش را دست و پا شکسته آغاز کردهاند و فرآیند آموزششان معیوب بوده مشخص است که در آینده نزدیک با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. از طرفی عدم برنامهریزی و نداشتن توان چانهزنی و عدم استفاده از ظرفیتهای موجود جهت جذب جوانان تحصیلکرده و با استعداد طی فراخوانهای عمومی و عادلانه و استفاده از نیروهای بازنشسته هم آسیب دیگری است که به پیکر سیستم آموزش و پرورش وارد میشود و عواقب آن در آیندهای نزدیک نمایانتر خواهد شد.