مهمتر از هورا برای طلای یاسین، تحسین شعار یاسین است!
“اگر پاهایم ضعیفترین پاهای دنیاست، دستمانم باید قویترین دستان دنیا شود.”
یاسین خسروی با ایمان و عمل به این شعار حالا قهرمان و رکورددار جدید پرتاب وزنه پاراالمپیک پاریس است کسیکه با ارادهاش هم بر محدودیتهای معلولیت (کمتوانی) و هم بر محرومیتهای زادگاهش بانهوره و پاوه غلبه کرد.
اما نکتهی مهمی که در اینجا جدای از تحسین اراده و قهرمانی یاسین خسروی میتواند آموزنده باشد، انتخاب شعار درستی است که او پیشتر و با توجه به واقعیات جسمیاش از یکسو و اهداف و آرزوهایش از سوی دیگر انتخاب کرده است، شعاری که صرفا از کلمات زیبا و جملات امیدبخشی تشکیل نشده بلکه گویی کلمه به کلمهاش بسیار دقیق و دوراندیشانه انتخاب شده تا با فکر به آن محدودیتهای معلولیت (کمتوانی) را به حاشیه براند: اگر پاهایم ضعیف است باید دستانم قویتر باشد.
من این شعار را وقتی میخواستم برایش یک توییت تبریک و تشکر بزنم از زبان او در گفتوگویی که سال گذشته با خبرگزاری ایسنا داشته دیدم و به نظرم همین جمله شاهبیت اصلی موفقیت و ترسیم کننده و معنابخش بقیه مسیر زندگیاش بوده و هست. به نظر اگر چه او با قهرمانیاش شب گذشته لحظات شاد و گاه توام با غروری را برای ما، خانواده، مردم روستا و شهر و کشورش و همه آنان که ورزش را ابزاری برای صلح و نزدیکی ملتها میدانند خلق کرد، اما این نکتهسنجیاش در انتخاب یک شعار درست و مبتنی بر واقعیات و محدودیتهای موجود اما با چشماندازی روشن و بزرگتر و عملی میتواند یک الگو برای همه ما و از جمله سیاستمدارانم باشد؛
سیاستمداران و رهبرانی که بدون توجه به پتانسیلها، توانمندیها و واقعیات خود و جامعه، عادت به دادن شعارهای بزرگ و نشدنی و نیز انتخاب اهداف نامناسب و اشتباه کردهاند و در نتیجه نه فقط شرمندگی نرسیدن و انجام ندادنش روی پیشانیشان مانده (هرچند برخیشان اصولا نمیدانند شرمندگی چیست!) بلکه بعضا بر اساس انتخاب همان اهداف و شعارهای اشتباه و پرهزینه و اصرار بر دنبال کردنش مملکت و ملتی را به بدبختی و فلاکت کشانده و مبتلا کردهاند!